شعرهاي عاشقانه
طلوع ِزیبا را
ازکنار پنجره ی خیال
به تماشا می نشینم
آه !
ای خدای من !
برف
این رویای ِنقش بسته در زمستان
من برف را
مروارید ی رقصان
از دل خسته ی ابرمی دانم....
براي نمايش ادامه اين مطلب بايد عضو شويد !
اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !